سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
عکسنگار یک شلمچه!
یکرزمنده
سه شنبه 88 اردیبهشت 8
ساعت 3:0 عصر
| نظر

 سلام هی حتی مطلع الفجر / این قرن قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است
این تصویرنگاری از یک شلمچه است با جمع راهی اندر سال نوآوری و شکوفایی 1387
نظر ندادی   ندادی! اما دل بده!

توضیحات مربوط و نامربوط روی عکس موجود است (نشانگرموس رو رو عکس نگه دارید خودتون ...)

خوش آمدید  اینجا مرز خاک و آسمان است

 آقای راوری = مثل گزارشگر همراه میمونه! یعنی قراره با خاطراتش پیر بشه  نامردی نیست ازش چیزی نگیم!!!

 راوی یه لحظه ای موند    دیگه قصه نمیخوند    چشماش  پر از اشک و خون    چی شد آخر مجنون

 این آقا همون راوییست  که هر وقت بنده رو  با 2وربین میدید  میگفت این مسخره بازیا چیه-نقل به مضمون!- و هر لحظه بیم اون میرفت 2وربین امانتی خفن رو شوت کنه وسط مینا!

 تو مرز آب و آتشی   هم  آبی و هم آتشی     هم آبی اندر نار جان   هم  آتش این بی غشی      کانال صدا دار!!! دالبی خفن!!!  شیشه نبود وگرنه میترکون  بجز  شیشه دل جماعت رو

این جبهه دیده بان میخواد  اونم از بالای یه دکل!!!

 این جناب نیز علمداره!!! همونی که علم داره!! داشت اشتباهی میرفت!! حالا حساب کنید علم دار اشتباهی که بره  بقیه ....

 همراهمون بود! کم حرف!  بی دل بود این بی دل!  این نزدیکه هم یکی از بچه ها بود  هر وقت ما رو میدید میگفت از من هم بنداز   یک فیلمش کردم!!

 کله پزی!! یه مخی از  جماعت زد این روای  که  دل و دیه برد از همه!! پیر شی راوی

 یک حاج آقا هم داشتیم سید بود!

  یا رسول الله  ادرکنا

 محفل انس است و دوستان جمع اند و ان یکاد بخوانید و ...

  گره زدن فنس  بجای سبزه!!! اونم اینجا شلمچه!!!

  دربست! تا سه راهی شهادت!

 دوستانی که مشهد بودند -همون مشهد معروف!!!- ایشون رو میشناسند  با اسینکه مطمئن بودم منو و حرفام رو در مورد امین یادش نیست  ولی خجالت کشیدم برم پیشش  خیلی تحویل گرفت مار  مسئول علمی س.ب.دانشجویی ! همیشه لبخند به لب داشت  یادم باشه حداقل یه نسخه از کاره واسش بفرستم خدارو چه دیدی شاید اونا هم چاپش کردند  رفقا که باورش نکردند

با اینکه کمی تا قسمتی   اما کلا قوطی روحیه ی اردوی بود این مومن!

 خادم الشهدا و ما ادراک خادم الشهدا!

به نظرم پدر شهید می اومد!

 پدر شهید نمیآد به نظرت

 این جمع نوجونا  یاد بچه های خودم !!! افتادم! داشتند زیارت عاشورا میخوندند   بهشون نرسیدم  به اینها هم نرسیدم    بپذیر از کرم خود کم ما را  تو به این غافل از قافله جامانده سفر کن   نظری کن!!

اینجا شلمچه   دورنمایی از زیبایی

  خاک برداری اینجا مجوز نیاز ندارد  دل میخواد و دستی که نترسد از خاکی شدن!  خیلی هامون خاکی پوشیدم  اما میترسیم خاکی شیم  خیلی ها هم ...

 به نظر شما چقدر طول میکشه تا یک پرنده هر سال یکبار  جرمی به وزن یک گرم رو از سطح زمین به فضا ببره! زمین با این کار چند سال دیگه تمومه!

 

این ها رو میشناسی

 بچه های رادیو نیز بودند! مصاحبه های خوبی پخش زنده!!! شد!!

 این همونیه که گفتم!!!

 هر راهی رو باید برگشت  فقط سرت گیج نره!!

...! ان شاء الله